71.اما اقبال ابتدا به تحلیل وضع فکری و انتقاد از بینش و شیوهء زندگی و تمدن و فرهنگ غربی می پردازد که:شرق حق را دید و عالَم را ندید؛غرب عالَم را بدید از حق رمید.یک جامعهء غیر صنعتی همیشه جیره خوار و وابسته و در خطر امپریالیسم صنعتی غرب خواهد ماند.هیچ دلیلی وجود ندارد که ثابت کند جامعه ای که با عشق های بلند و عرفان و روح و اشراق دل و برخورداری از لذت های پاک و عمیق اخلاقی و معنویت آشنا است،نمی تواند به جای گاوآهن ، تراکتور براند،عوض کجاوه،جت سوار شود،و پیه سوز را دور بریزد و لامپ الکتریکی روشن کند.
72.بازگشت به خویش یعنی بازگشت به خویشتن اصیل انسانی و احیای ارزش های فرهنگی و فکری سازنده و مترقی و آگاهی بخش خود ما.
73.اندیشهء ایرانی در سخت ترین شرایط سیاسی در تاریخ اسلام نشان داد که حقیقت اسلام را نه آنچنان که بر او عرضه کردند؛بلکه آنچنان که آن را پنهان کردند تا تاریخ از یاد ببرد،دریافت.
74.تمامی نیروی ایمان و مایهء فرهنگ و مسئولیت علمی اسلام ما وقف سخن گفتن از بزرگان دینی مان می شود؛با این همه،این ها اسامی قدسی و کلماتی مرموز و مجهولی مانده اند.در هیچ گوشهء عالم به اندازهء ما در فضیلت علم سخن نمی گویند و کدام گوشهء دنیا است که همچون ما اساسا ندانند مقصود از این کلمه چیست؟این است هنر حرف زدن و مکرر و مدام حرف زدن و عملا هیچ حرفی نزدن!
75.راه دوم مسکوت گذاشتن چهره ها و حقایق،نیمرخ نشان دادن آنهاست و از افکار و آثار،همچون کتابی سخن گفتن که صفحاتی از اوایل و اواخر و اواسطش سقط شده است!
76.اقبال را صرفا به شاعری پارسی گوی ستودن آنچنان است که پیشوای متفکر و انقلابی چون لوتر را به عنوان مردی دارای زیبائی اندام که خط بسیار خوشی داشت به دنیای مسیحیت معرفی کنیم.
77.میخواهیم ببینیم که برای پاسخ گفتن به نیاز خویش در این عصر،از اقبال چه ها می توانیم گرفت؟مسئله این است.یعنی که علم برای هدایت،رشد،فلاح.برای انسان.و در اینجا،نه باز برای آن انسان کلی مجرد عام،که برای ما که در این منطقه از زمین و در این دوره از زمان،با تاریخ،رنج،ایمان و سرنوشت ویژهء خویش مشخص شده ایم و دشواری های خویش را داریم و ناچار مسئولیت های خاص خویش را.
78.در مکتب وجودی سارتر،ماهیت انسان،متأخر بر وجود او است،ناچار،تنها حدّ و فصلی که او را تعریف می تواند کرد،وضع اوست:ما اکنون در کجای تاریخ قرار داریم؟در این مرزبندیها و صف آرائی ها و جبهه گیری ها و جهت ها،موضع ما کجاست؟
79.اگر جایگاه تاریخی و وضع جهانی خویش را بتوانیم به راستی تعیین کنیم،خود را به درستی تعریف کرده ایم و در اینجاست که احساس خودآگاهی ای که خواهیم داشت،احساسی صادق است.
ادامه دارد....